1 00:00:00,600 --> 00:00:10,600 فروشگاه اصفهان فيلم 09131084212 2 00:00:13,690 --> 00:00:15,290 ..چويي يانگ 3 00:00:16,630 --> 00:00:19,420 تنها کسي که امپراتور بهش اعتماد داره 4 00:00:19,420 --> 00:00:22,330 جاسوس ما خودش اينو شخصا شنيده که 5 00:00:23,230 --> 00:00:30,930 ،امپراطور به چويي يانگ گفته : "تو اين دنيا "تنها به يه نفر ميتونم اعتماد کنم و اونم تويي 6 00:00:30,930 --> 00:00:33,430 حالا پدر اون محافظ کي بوده؟ 7 00:00:33,430 --> 00:00:38,200 اسمش چويي وون بوده که در واقع از نوادگان يکي از پايه گذاران حکومت گوريو، چويي جين هونگ، محسوب ميشه 8 00:00:38,200 --> 00:00:41,910 و پدرش هم استاد مخصوص امپراتور پيشين گوريو بوده 9 00:00:43,280 --> 00:00:46,150 اونوقت چويي يانگ فقط يه محافظ ساده است؟ 10 00:00:46,150 --> 00:00:50,140 اون به محض اينکه پدرشو از دست ميده شروع به يادگيري هنرهاي رزمي ميکنه 11 00:00:50,950 --> 00:00:54,460 شنيدم جوانترين فرمانده گروه جو گول دائه بوده 12 00:00:56,280 --> 00:00:57,640 جو گول دائه..؟ 13 00:00:57,640 --> 00:01:02,600 ميگن يه گروه مخفي بوده که فقط افرادي با نيروهاي خارق العاده ميتونستن عضوش بشن 14 00:01:03,650 --> 00:01:04,900 خودم ميدونم 15 00:01:04,900 --> 00:01:07,270 ..پس حتما اينم ميدونين که 16 00:01:07,270 --> 00:01:12,880 مردم بهشون گوئي گول دائه هم ميگفتن چون مثل ارواح تو شب حمله ميکردن 17 00:01:12,880 --> 00:01:17,250 وقتي افراد دشمن نشان اونها رو که ..يه ماه سرخ بود ميديدن، اونقدر ميترسيدن 18 00:01:17,250 --> 00:01:19,970 که تنها کاري که از دستشون برميومد اين بود که فرار کنن 19 00:01:19,970 --> 00:01:25,340 من حتي اينم ميدونم که اون گروه چطور شد که از هم پاشيد 20 00:01:26,370 --> 00:01:28,720 ...جو گول دائه 21 00:01:28,720 --> 00:01:31,590 !پس اون فرمانده گروه جو گول دائه بوده 22 00:01:33,700 --> 00:01:36,710 بخاطر همين آدم نبود که نقشه امون شکست خورد؟ 23 00:01:37,110 --> 00:01:44,980 اينطور به نظر ميرسه. امپراتور جديد که خودش حتي نميتونه سوار بر اسب بشه 24 00:01:46,210 --> 00:01:48,630 بايد بيارمش پيش خودم 25 00:01:49,190 --> 00:01:51,940 چويي يانگ، منظورتون همون محافظه؟ 26 00:01:51,940 --> 00:01:54,850 من فقط اسمِ جو گول دائه رو شنيده بودم 27 00:01:54,850 --> 00:01:59,090 چرا تا حالا به اين فکر نکرده بودم که يکي از افرادشو بيارم پيش خودم؟ 28 00:01:59,520 --> 00:02:02,900 هر چي که خواست بهش بدين 29 00:02:02,900 --> 00:02:05,310 ميخوام بياريدش اينجا 30 00:02:15,900 --> 00:02:35,310 .:.:Mikiya:ترجمه و زيرنويس : ميکيا:.:. 31 00:02:50,820 --> 00:02:53,480 هنوز پيداش نکردي؟ 32 00:03:18,620 --> 00:03:21,070 کاپيتان! همه چي آماده است 33 00:03:25,590 --> 00:03:27,220 اونها چند نَفَرن؟ 34 00:03:27,220 --> 00:03:31,520 چون فقط بايد افراد قابل اعتمادُ جمع ميکردم تعدادشون به 100 نفر هم نميرسه 35 00:03:32,190 --> 00:03:34,220 مو گاک شي چطور؟ 36 00:03:35,830 --> 00:03:38,580 بانو چويي گفتن که خودشون مراقب اقامتگاه ملکه هستن 37 00:03:39,360 --> 00:03:42,210 و ما هم بهتره روي محافظت از امپراتور متمرکز بشيم 38 00:03:57,610 --> 00:04:01,530 ..ولي بااينحال اينجا قصره و گي چئول هم يکي از افراد درباره 39 00:04:01,530 --> 00:04:04,390 اون نميتونه به امپراتور و ملکه آسيبي برسونه 40 00:04:04,390 --> 00:04:08,680 منم اول همين نظرُ داشتم. فکر ميکردم که اگه فقط اونها رو به قصر بيارم براي هميشه در امانن 41 00:04:09,280 --> 00:04:12,990 ولي اين مال وقتي بود که گي چئولُ نديده بودم 42 00:04:12,990 --> 00:04:14,570 ..بعد که ديدينش 43 00:04:14,570 --> 00:04:17,130 ..من 44 00:04:17,970 --> 00:04:19,490 خيلي ترسيدم 45 00:04:19,490 --> 00:04:21,190 بله؟ 46 00:04:21,190 --> 00:04:26,490 مگه با چشمهاي خودت نديدي که وقتي ازش خواستي در مقابلِ فرمان رسميِ امپراتور زانو بزنه چيکار کرد؟ 47 00:04:26,490 --> 00:04:30,380 اوه، اون موقع..من واقعا عصباني شده بودم ..اگه همونجا ميتونستيم مجبورش کنيم که 48 00:04:30,380 --> 00:04:35,480 ،اگه بيشتر بهش فشار مياورديم ممکن بود بجاي من امپراتورُ تهديد به مرگ کنه 49 00:04:36,380 --> 00:04:41,980 و اگه صحبت به تهديد جونِ امپراتور کشيده ميشد اونوقت اولين کسايي که مورد هدف قرار ميداد، ما محافظين بوديم 50 00:04:42,340 --> 00:04:44,750 ولي من نميخوام اونطوري بميرم 51 00:04:46,410 --> 00:04:49,190 پُشت بام غربي خاليه، چند نفرُ بذار اونجا 52 00:04:49,190 --> 00:04:53,090 ..يعني ميخواين بگين که ما بايد اونها رو همينطوري به حال خودشون بذاريم 53 00:04:53,610 --> 00:04:55,630 ...آخه چه بلايي سر اين - انرژيتُ حروم نکن - 54 00:04:57,690 --> 00:05:01,190 معلوم نيست چند شب بايد بيدار بمونيم پس فعلا حرومش نکن 55 00:05:02,450 --> 00:05:06,540 پُشت بام غربي - بله، همين کارو ميکنم - 56 00:05:13,900 --> 00:05:16,540 شما حالتون خوب نيست، نه؟ 57 00:05:17,210 --> 00:05:20,320 ...دکترِ خدا" گفت که" - ساکت شو - 58 00:05:21,110 --> 00:05:24,200 !کاپيتان - ..خودت شنيدي که - 59 00:05:24,200 --> 00:05:27,730 افراد قابل اعتماد تو گوريو حتي به 100 نفر هم نميرسن 60 00:05:27,730 --> 00:05:30,610 حالا اگه فرمانده اشون از پا دربياد اونوقت چه اتفاقي ميفته؟ 61 00:05:38,540 --> 00:05:46,050 از همه مهتر اينکه...اگه الان از پا دربيام آخرين فرصت خودمم از بين ميره 62 00:05:50,720 --> 00:05:55,770 فقط دارم ميگم..اگه همه اينها يه رؤيا نيست پس ديگه چي ميتونه باشه؟ 63 00:05:56,620 --> 00:06:01,970 يعني من سوار يه ماشينِ زمان شدم؟ ولي قبل از اينکه بيام اينجا، هيچوقت همچين چيزي نديده بودم 64 00:06:02,420 --> 00:06:05,530 به نظرت يه کم برام کوچيک نيست؟ 65 00:06:07,790 --> 00:06:09,810 لباسهايي که بهتون دادم کجان؟ 66 00:06:09,810 --> 00:06:15,850 من واقعا از اينجور لباسها بدم مياد هميشه از اينکه چندتا لباسُ روي هم بپوشم متنفر بودم 67 00:06:15,850 --> 00:06:20,390 اوني که پوشيدين لباس زيره..لباس زير چيزي که نبايد به بقيه نشونش بدين 68 00:06:21,630 --> 00:06:27,290 پس بايد يه چيزي تو مايه هاي فيلم "دروازه ستارگان" باشه اوه...اسمش چي بود؟ 69 00:06:27,290 --> 00:06:28,590 !کرم چاله ها 70 00:06:29,290 --> 00:06:34,420 ..اوه..خودشه! طبق فرضيه نسبيت انيشتين 71 00:06:34,420 --> 00:06:38,770 انسان ميتونه از طريق کرم چاله هاي فضايي در زمان سفر کنه 72 00:06:39,370 --> 00:06:44,020 من که اصلا از اين فيلمهاي علمي-تخيلي خوشم نمياد 73 00:06:44,830 --> 00:06:49,890 ولي اينو چطور ميشه توضيح داد؟ آخه من الان تو دوران حکومت گوريو چيکار ميکنم؟ 74 00:06:50,530 --> 00:06:52,390 اوه..اوه..ترسيدم 75 00:06:52,390 --> 00:06:54,740 ...اون کي بود - اسمش دئوکه - 76 00:06:55,070 --> 00:06:57,750 در مورد داروهاي گياهي تقريبا همه چي رو ميدونه 77 00:06:57,750 --> 00:07:00,560 اون مسئول پرورش گياهان دارويي قصره 78 00:07:04,190 --> 00:07:08,540 اين "سام سئوئه"..خُب پس اين يکي هم "دان جوکه"؟ - چي گفتي؟ - 79 00:07:08,540 --> 00:07:11,310 اينها گياهان دارويي هستن که سموم رو از بدن انسان خارج ميکنن 80 00:07:11,740 --> 00:07:14,160 خودتون گفتين براي معالجه وو دال چي* اينها رو لازم دارين (محافظ سلطنتي*) 81 00:07:15,840 --> 00:07:18,740 گفتي اين چي بود؟ - سام سئو - 82 00:07:20,130 --> 00:07:22,560 همون وزغه 83 00:07:26,840 --> 00:07:29,350 اون از سام سئوهاي تيره رنگ استفاده ميکنه 84 00:07:30,150 --> 00:07:33,200 که خودش از بين چشمهاي وزغ بيرون ميکشه 85 00:07:34,150 --> 00:07:38,520 بعد به مدت يک شبانه روز اونو در يک جاي تاريک و خشک قرار ميده 86 00:07:38,520 --> 00:07:42,130 اين دارو براي درمان بيماري سِل و زخمهاي پوستي خيلي مفيده 87 00:07:42,130 --> 00:07:45,740 ولي..در آسمان از اين داروها استفاده نميکنن؟ 88 00:07:47,060 --> 00:07:49,910 ميگن شما يکي از شاگردان هواتا هستين 89 00:07:50,040 --> 00:07:54,860 کي؟ - هواتا، همون دکتري که به آسمان رفت 90 00:07:55,040 --> 00:07:57,150 هوا..تا؟ 91 00:07:57,150 --> 00:08:00,580 !اوه، اون هواتا - شما شاگردش نيستين؟ - 92 00:08:00,580 --> 00:08:05,450 دنيا خيلي عوض شده، حالا ما دکترا سوگند بقراطي داريم 93 00:08:07,100 --> 00:08:10,730 من بر اساس توانايي و تشخيص خود و براي صحت بيمارم 94 00:08:10,730 --> 00:08:15,090 کارم را انجام داده و هيچگاه به کسي آسيب نميرسانم 95 00:08:15,750 --> 00:08:18,920 ...بُق - بُقراط - 96 00:08:18,920 --> 00:08:22,830 ...يه دکتر يوناني بود که - دکتر - 97 00:08:23,750 --> 00:08:26,570 امپراطور ميخوان "دکترِ خدا" رو ببينن 98 00:08:32,550 --> 00:08:34,620 ايشون اينجا هستن 99 00:08:51,140 --> 00:08:53,770 اين...يه سراميکِ گوريوييه؟ 100 00:08:54,320 --> 00:08:57,410 چقدر قيمت داره؟ - بله؟ - 101 00:08:57,410 --> 00:09:01,970 چون هنوز عتيقه نشده، فکر نکنم اونقدارم گرون باشه 102 00:09:01,970 --> 00:09:04,010 کجا ميشه از اينا خريد؟ 103 00:09:04,010 --> 00:09:06,060 ازش خوشتون اومده؟ 104 00:09:08,620 --> 00:09:10,390 سلام 105 00:09:10,390 --> 00:09:15,110 شنيدم شما امپراطورين ولي من واقعا نميدونم چطوري بهتون سلام يا تعظيم کنم 106 00:09:15,110 --> 00:09:19,770 منم قبلا هيچ زني که از آسمان اومده باشه رو ملاقات نکردم براي همين نميدونم چطوري بايد باهاتون صحبت کنم 107 00:09:19,770 --> 00:09:21,630 نظرتون چيه که با هم راحت باشيم؟ 108 00:09:21,630 --> 00:09:23,950 اوه..واقعا؟ منم اينطوري بيشتر ترجيح ميدم 109 00:09:28,410 --> 00:09:33,670 بعد از ورودم به قصر اتفاقات زيادي افتاد براي همين نتونستم به خوبي ازتون پذيرايي کنم 110 00:09:33,850 --> 00:09:36,490 چيزي کم و کسر ندارين؟ 111 00:09:36,490 --> 00:09:42,190 من...معمولا اهل شکايت کردن نيستم ...ولي حالا که پرسيدين 112 00:09:43,640 --> 00:09:47,380 غذاهاي اينجا واقعا بي مزه ان و کيمچي هم که ندارين 113 00:09:47,380 --> 00:09:53,030 کيمچي با پودر فلفل قرمز، ميدونين که؟ ...اوه، راستي..واقعا دلم يه حموم آبِ گرم ميخواد 114 00:09:56,610 --> 00:09:58,970 بهشون رسيدگي ميکنم 115 00:10:02,350 --> 00:10:06,010 زنِ آسماني؟ - بله، با منين؟ 116 00:10:06,430 --> 00:10:11,800 يه درخواستي ازتون دارم. ميتونين انجامش بدين؟ 117 00:10:19,920 --> 00:10:22,760 همه مردم اينجا همين نظرُ دارن؟ 118 00:10:23,610 --> 00:10:25,140 بله؟ 119 00:10:26,020 --> 00:10:30,710 پرسيدم خواسته همه مردم اينجا، مرگ من و امپراتوره؟ 120 00:10:31,970 --> 00:10:35,790 اينطور نيست - پس..تعدادي از اونها؟ - 121 00:10:36,520 --> 00:10:41,140 در واقع..من جنگجويي هستم که چيز زيادي از سياست نميدونه 122 00:10:43,100 --> 00:10:46,440 ميخوام بهم جواب بدي 123 00:10:48,040 --> 00:10:50,860 ميشه قبل از اون، من سؤالي ازتون بپرسم؟ 124 00:10:51,270 --> 00:10:54,910 گوش ميکنم - شما کي زبانِ گوريويي رو ياد گرفتين؟ - 125 00:10:55,580 --> 00:10:59,350 پرنسسِ يوان دو سال پيش با امپراتور گوريو ازدواج کردن 126 00:11:00,350 --> 00:11:04,510 يادگيري زبان در طي اين دو سال خيلي سخته ولي شما خيلي خوب به زبان ما صحبت ميکنين 127 00:11:04,510 --> 00:11:11,140 اينکه پرنسسي از يوان ميتونه به زبانِ گوريويي صحبت کنه اينقدر آزار دهنده است؟ 128 00:11:11,250 --> 00:11:14,770 گستاخي کردم سؤالم رو پس ميگيرم 129 00:11:24,010 --> 00:11:25,850 8سال پيش بود 130 00:11:25,850 --> 00:11:28,530 ..8سال پيش، من مردي رو ديدم 131 00:11:28,530 --> 00:11:30,730 که اهل گوريو بود.. 132 00:11:31,570 --> 00:11:34,860 ،براي اينکه بتونم باهاش حرف بزنم شروع کردم به يادگيري اين زبان 133 00:11:36,590 --> 00:11:39,890 جواب سؤالت رو گرفتي؟ 134 00:11:45,350 --> 00:11:47,310 بشين 135 00:11:54,100 --> 00:11:56,290 حالا ديگه نوبت توئه 136 00:11:56,290 --> 00:11:59,640 همونطور که من باهات صادق بودم تو هم با من صادق باش 137 00:11:59,640 --> 00:12:04,260 در گوريو فقط يک نفر وجود داره که قادره به امپراتور و ملکه آسيب برسونه 138 00:12:04,260 --> 00:12:08,200 و اون برادر ملکه گيه، درست نميگم؟ 139 00:12:09,580 --> 00:12:12,450 اونقدر قدرتمنده که قدرت ما در برابرش تقريبا هيچه 140 00:12:13,820 --> 00:12:17,910 اين چيزيه که از بقيه شنيدم 141 00:12:18,640 --> 00:12:20,960 تقريبا همينطوره 142 00:12:23,280 --> 00:12:26,560 اگه اون ما رو بکُشه و امپراتور بشه 143 00:12:26,560 --> 00:12:29,310 اونوقت تو هم محافظ مخصوصش ميشي، نه؟ 144 00:12:31,160 --> 00:12:34,180 ازش محافظت ميکني و بخاطرش تمام شب رو بيدار ميموني 145 00:12:34,850 --> 00:12:38,050 و تا پاي جونت با دشمنهاش ميجنگي، نه؟ 146 00:12:40,280 --> 00:12:44,380 ..اگه تا اون موقع کُشته نشده باشم بله، همين کارو ميکنم 147 00:12:47,620 --> 00:12:49,750 پس براي همين ميخواي بميري؟ 148 00:12:52,610 --> 00:12:56,800 از اينکه هَمش بخاطر اين و يا اون امپراتور جونتُ به خطر بندازي، خسته شدي 149 00:12:57,430 --> 00:13:00,060 براي همين ميخواي بميري 150 00:13:27,570 --> 00:13:29,180 ...بانوي من 151 00:13:29,800 --> 00:13:32,500 داري از تب ميسوزي 152 00:13:32,870 --> 00:13:35,680 شنيدم قبول نکردي معالجه ات کنن 153 00:13:36,660 --> 00:13:38,780 خواهش ميکنم دستتون رو بردارين 154 00:13:44,930 --> 00:13:47,410 نبايد بميري 155 00:13:47,410 --> 00:13:50,070 اين دستورِ ملکه اته 156 00:14:02,580 --> 00:14:04,290 اويي سئون*؟ (دکتر*) 157 00:14:04,290 --> 00:14:08,970 بله، ازتون ميخوام اويي سئونِ اين کشور بشين 158 00:14:08,970 --> 00:14:10,350 اون چي هست؟ 159 00:14:11,650 --> 00:14:16,140 حالا هر چي هم که باشه..ولي..من بايد برگردم 160 00:14:16,140 --> 00:14:18,030 ...ميدونم، اما 161 00:14:18,030 --> 00:14:25,110 من همه چي رو راجع به دزديده شدن و اينکه نزديک بود کُشته بشم رو فراموش ميکنم انگار که اصلا هيچ اتفاقي نيفتاده 162 00:14:25,530 --> 00:14:27,270 ...به جاش 163 00:14:27,270 --> 00:14:36,830 وقتي خواستم از اينجا برم، شما هم بذارين چند تا از اين گلدونها و تابلوها رو با خودم ببرم 164 00:14:36,830 --> 00:14:40,680 منم کلاً وانمود ميکنم که هيچ اتفاقي برام نيفتاده 165 00:14:40,680 --> 00:14:42,080 خُب، قبوله؟ 166 00:14:42,080 --> 00:14:43,900 شما..چطوري ميخواين برگردين؟ 167 00:14:43,900 --> 00:14:48,950 از همون دري که اومدم - ولي..مگه نديدين اون دروازه بسته شد؟ - 168 00:14:49,200 --> 00:14:52,750 خُب وقتي که دوباره باز شد برميگردم 169 00:14:53,360 --> 00:14:57,520 هواتا 1000 سال پيش وارد اون دروازه شد 170 00:14:57,520 --> 00:14:59,990 هيچکس نميدونه که دوباره کي باز ميشه؟ 171 00:14:59,990 --> 00:15:05,090 اينطوري که نميشه! آخه منظورت از حرفها چيه؟ فکر نکردي اونوقت سر من چي مياد؟ 172 00:15:06,910 --> 00:15:08,320 اويي سئون 173 00:15:10,000 --> 00:15:14,110 اين کشور سالهاست که تحت سلطه يوانه 174 00:15:14,110 --> 00:15:16,000 ...من اطلاعات تاريخيم خيلي خوب نيست 175 00:15:16,000 --> 00:15:19,490 مردم اينجا هر ساله بايد به يوان ماليات بدن 176 00:15:19,490 --> 00:15:23,100 براي همين اونقدر کار ميکن که ميشه گفت ديگه تواني براشون باقي نميمونه 177 00:15:23,100 --> 00:15:26,640 ...با اينحال مالياتي که به يوان ميدن تنها خراجي نيست که - ببخشيد - 178 00:15:26,640 --> 00:15:28,290 ،ميدونم ايني که ميگم شايد دور از ادب باشه 179 00:15:28,900 --> 00:15:36,750 : ولي..همه سياستمداران همينو ميگن "...مردم اينطوري، مردم اونطوري، پس من نميتونم ساکت بشينم و بايد" 180 00:15:36,750 --> 00:15:39,840 اويي سئون! چطور جرأت ميکنين با اين سخنان گستاخانه صحبت امپراتورُ قطع کنين؟ 181 00:15:39,840 --> 00:15:44,560 ديدين! هروقت يه شهروند از کار سياستمدارها انتقاد ميکنه از کوره در ميرن و سرش فرياد ميزنن 182 00:15:46,520 --> 00:15:49,030 تو لطفا ساکت باش 183 00:15:49,240 --> 00:15:51,200 ..اعليحضرت 184 00:15:53,210 --> 00:15:57,670 از وقتي گوريو تحت سلطه يوان دراومده اجازه داريم 6 امپراطور پيشين رو 185 00:15:57,670 --> 00:16:00,880 بعد از مرگشون تنها با عنوان "چونگ" ياد کنيم 186 00:16:01,250 --> 00:16:04,060 شي هو*...چونگ؟ (شي هو: عنواني براي امپراتوران درگذشته*) 187 00:16:04,060 --> 00:16:08,120 بخصوص در مورد امپراتور قبلي، گيونگ چانگ اون و امپراتور چونگ موک 188 00:16:08,880 --> 00:16:13,200 چونگ موک؟ اين بايد مربوط به اواخر دوران حکومت باشه؟ 189 00:16:13,200 --> 00:16:15,330 دوران؟ کدوم دوران؟ 190 00:16:16,170 --> 00:16:20,190 اسم امپراتورهاي قبلي چي بوده؟ قبلي نه، قبليهاش؟ 191 00:16:21,080 --> 00:16:23,460 منظورتو عنوانين پس از مرگشونه؟ 192 00:16:23,460 --> 00:16:29,100 چيونگ چانگ گون، قبل از اون، امپراتور چونگ موک ...و قبل از اونم، چونگ هائه و 193 00:16:29,100 --> 00:16:31,190 !چونگ هائه! چونگ موک 194 00:16:31,190 --> 00:16:34,270 من تاريخم خوب نبود ولي تو حفظيات خيلي خوب بودم 195 00:16:34,270 --> 00:16:37,530 ...شجره نامه امپراتورهاي گوريو اين بود 196 00:16:39,710 --> 00:16:44,530 تائه، هائه، چونگ، گوانگ، کيونگ، سئونگ، موک 197 00:16:44,530 --> 00:16:48,010 هيون، دوک، جونگ، مون، سون، سئون، هون 198 00:16:48,240 --> 00:16:50,040 ...سوک، يه 199 00:16:51,750 --> 00:16:52,960 ...چونگ 200 00:16:53,120 --> 00:16:57,530 !چونگ، يئول، سئون، سوک، تائه، موک، جونگ، گونگ 201 00:16:57,880 --> 00:17:02,820 ...پس، چونگ مو..چونگ جونگ..گونگ 202 00:17:04,100 --> 00:17:06,030 شما امپراتور گونگ مين هستين؟ 203 00:17:06,540 --> 00:17:10,960 يعني مردم در آسمان منو به عنوان امپراتور گونگ مين ميشناسن؟ 204 00:17:10,960 --> 00:17:14,420 اگه شما بعد از امپراتور چونگ موک باشين !پس همون گونگ مينين 205 00:17:14,420 --> 00:17:16,660 !اين چيزيه که تاريخ ميگه 206 00:17:19,200 --> 00:17:25,100 !ديگه وجود نداره، اعليحضرت براي شما ديگه اون عنوان يواني وجود نداره 207 00:17:25,820 --> 00:17:29,580 ..صبر کنين، اگه اونم يه شاهزاده ي يوانيه 208 00:17:30,370 --> 00:17:32,530 پس يعني همون پرنسس نو گوکه؟ 209 00:17:32,970 --> 00:17:34,750 نو گوک؟ 210 00:17:35,390 --> 00:17:38,410 واقعا يه همچين چيزايي رو باورم نميشه 211 00:17:38,410 --> 00:17:42,040 !امپراتور گونگ مين و پرنسس نو گوک، خيلي خيلي مشهورن 212 00:17:42,040 --> 00:17:45,760 !شماها..واقعا آدماي معروفي هستين 213 00:17:48,760 --> 00:17:50,880 شما نقاشي ميکنين، نه؟ 214 00:17:53,640 --> 00:17:54,940 خُب..يه کم 215 00:17:54,940 --> 00:17:58,460 !من يکي از اون نقاشيهاتون رو ديدم 216 00:17:58,460 --> 00:18:01,150 تو "ماپو"، مقبره امپراتور گونگ مينه 217 00:18:01,150 --> 00:18:04,310 نقاشيتون همونجاست! کنار شما هم مقبره چويي يانگه 218 00:18:04,310 --> 00:18:07,200 چويي يانگ؟ منظورتون همون کاپيتان وو دال چيه؟ 219 00:18:07,200 --> 00:18:09,440 به هيچوجه امکان نداره 220 00:18:10,080 --> 00:18:12,400 گفتين کاپيتان؟ 221 00:18:14,440 --> 00:18:21,730 منظورتون همون آدم روانيه که منو دزديد و منم يه شمشير تو شکمش فرو کردم؟ 222 00:18:25,440 --> 00:18:45,730 ALL RIGHTS RESERVED TO: FOrum.kOreanDream.in WwW.kOreanDream.ir 223 00:18:53,200 --> 00:18:55,360 ...پس اين خوني که اينجاست 224 00:18:55,360 --> 00:18:58,350 فکر ميکني بتوني بفهمي خونِ يه آدمه که مسموم شده و مرده 225 00:18:58,350 --> 00:19:02,110 يا اينکه مال کساييه که اونو کُشتن؟ 226 00:19:04,450 --> 00:19:07,040 ،فهميدن اينکه از چه سمي استفاده شده کار سختي نيست 227 00:19:07,040 --> 00:19:10,630 ولي..اين يه کم غير عاديه 228 00:19:12,180 --> 00:19:13,440 چي غير عاديه؟ 229 00:19:13,440 --> 00:19:17,810 ،اول بايد بفهمم که اين اصلاً خونِ يه انسانه يا يه چيز ديگه است 230 00:19:17,810 --> 00:19:20,230 يعني ممکنه خون انسان نباشه؟ 231 00:19:20,360 --> 00:19:23,430 ميتونم اينو ببرم و چندتا آزمايش روش انجام بدم؟ 232 00:19:23,790 --> 00:19:26,020 البته، حتما 233 00:19:33,420 --> 00:19:37,510 چانگ سئوک، موضوع چي بود؟ - بله؟ - 234 00:19:37,510 --> 00:19:38,990 داشتين راجع به چي حرف ميزدين؟ 235 00:19:38,990 --> 00:19:41,070 ...اوه..خُب اون 236 00:19:41,600 --> 00:19:43,220 چيه؟ 237 00:19:44,090 --> 00:19:46,260 اونها باور نميکنن - چيو؟ - 238 00:19:46,260 --> 00:19:48,430 اويي سئون - اويي سئون؟ - 239 00:19:48,430 --> 00:19:54,040 من بهشون گفتم که شما اوردينش و هَمش واقعيت داره گفتم که همه ما با چشمهاي خودمون ديديم 240 00:19:54,040 --> 00:19:55,680 ...ولي با اينکه اينم گفتم، بازم اونها 241 00:19:57,940 --> 00:20:01,100 ...مگه بهتونن نگفته بودم در اين باره به کسي چيزي نگين؟ 242 00:20:01,930 --> 00:20:04,520 کار کي بود؟ کي اين خبرُ پخش کرده؟ 243 00:20:04,520 --> 00:20:06,940 ماها نبوديم، از داخلِ قصر بوده 244 00:20:07,240 --> 00:20:08,510 چي؟ 245 00:20:08,510 --> 00:20:10,920 خدمتکارهاي داخل قصر خودشون رفتن و به همه گفتن 246 00:20:10,920 --> 00:20:13,880 فکر کنم تا حالا همه بايد از اين موضوع باخبر شده باشن 247 00:20:13,880 --> 00:20:15,600 مردم همه دارن راجع به اين خبر حرف ميزنن 248 00:20:15,600 --> 00:20:22,230 ميگن دکتري از آسمان براي معالجه ملکه اومده که حتي ميتونه آينده رو هم پيشگويي کنه 249 00:20:22,230 --> 00:20:27,940 ما فقط به سؤالهاي اونها جواب داديم ازمون پرسيدن که حقيقت داره، ما هم گفتيم حقيقت داره 250 00:20:35,540 --> 00:20:42,580 چون شما يه دکترين، فکر کردم بهتره اتاقتون ..نزديک محل پرورش گياهان دارويي باشه، ولي 251 00:20:43,100 --> 00:20:46,370 امپراتور گفتن شما ميتونين هر اتاقي رو که خواستين انتخاب کنين 252 00:20:46,370 --> 00:20:49,120 هر اتاقي؟ يعني به غير از اين يکي بازم اتاق هست؟ 253 00:20:49,440 --> 00:20:51,760 يکي که يه کم بزرگتر از اينجاست؟ 254 00:20:52,050 --> 00:20:54,200 ميخواين يه نگاهي بهش بندازين؟ 255 00:20:54,200 --> 00:20:57,880 ميشه همين الان بريم؟ من عاشق خونه و اتاق ديدنم 256 00:20:58,000 --> 00:20:59,780 اوه..سلام 257 00:21:01,390 --> 00:21:03,160 !يانگ 258 00:21:03,790 --> 00:21:06,910 ببين..اسم تو چويي يانگ نيست؟ 259 00:21:07,230 --> 00:21:11,700 ،من الان نميتونم خودم بيام اينجا ولي به افرادم ميگم که بيان و مراقبتون باشه 260 00:21:11,700 --> 00:21:13,180 چي داري ميگي؟ 261 00:21:13,400 --> 00:21:15,490 ،اگه به چيز خاصي احتياج ندارين بهتره همين حالا از اينجا بريم 262 00:21:15,490 --> 00:21:18,210 ديگه اينجام در امان نيستين خيلي زود کسايي ميان که سعي ميکنن شما رو بکُشن 263 00:21:18,210 --> 00:21:19,620 کيا؟ براي چي؟ 264 00:21:19,620 --> 00:21:22,060 فقط..هر کاري رو ميگم بکنين 265 00:21:22,060 --> 00:21:23,370 صبر کن ببينم 266 00:21:23,370 --> 00:21:25,740 چرا من بايد هر کاري رو که تو ميگي، بکنم؟ 267 00:21:27,120 --> 00:21:30,320 منم واسه خودم يه حاميِ خوب دارم 268 00:21:30,480 --> 00:21:33,900 !اگه ميخواي بدوني کيه، بايد بگم شخص امپراتوره 269 00:21:34,330 --> 00:21:38,760 اون منو صدا کرد و ازم خواست اويي سئونِ کشورتون بشم 270 00:21:38,760 --> 00:21:44,510 پس حالا..فکر نميکني حداقل بايد جوابِ سؤالمُ بدي؟ 271 00:21:45,940 --> 00:21:48,330 تو هنوز يه ژنرالم نشدي؟ 272 00:21:49,020 --> 00:21:54,550 !ميدوني چيه؟ تو فقط يه کاپيتاني 273 00:21:55,300 --> 00:21:56,630 دئوک 274 00:21:58,360 --> 00:22:00,090 دئوک 275 00:22:02,470 --> 00:22:04,550 اينجا چيزي مثل کيسه يا گوني داري؟ 276 00:22:06,240 --> 00:22:09,130 اين زنُ بذارش اون تو که بتونم با خودم ببرمش بيرون 277 00:22:09,130 --> 00:22:12,360 ،خيلي زياد حرف ميزنه پس دهنشو هم با يه چيزي ببند 278 00:22:13,520 --> 00:22:15,680 نميشه اين کارو بکني 279 00:22:16,000 --> 00:22:17,590 !دکتر جانگ 280 00:22:17,590 --> 00:22:22,360 اين دستور امپراتوره که در جئون اويي شي از ايشون مراقبت کنيم 281 00:22:26,180 --> 00:22:30,130 جو ايل شين...حتما اينم يکي ديگه از نقشهاشه 282 00:22:30,130 --> 00:22:32,950 با اينحال...اين دستورِ رسميِ امپراتوره 283 00:22:50,680 --> 00:22:52,200 ببينم 284 00:22:54,220 --> 00:22:57,160 !هي !چويي يانگ 285 00:23:04,740 --> 00:23:07,100 يه دکتر از آسمان اومده که 286 00:23:07,890 --> 00:23:13,000 آدمهاي مُرده رو زنده ميکنه و ميتونه آينده رو هم پيشگويي کنه 287 00:23:13,000 --> 00:23:17,090 امپراتور جديدم ازش حمايت ميکنه 288 00:23:20,050 --> 00:23:25,310 هر چقدرم مردم احمق باشن بازم اين حرفها رو باور نميکنن 289 00:23:26,620 --> 00:23:29,320 چيکار ميکني؟ 290 00:23:31,350 --> 00:23:35,240 سلام عرض ميکنم - پرسيدم چيکار داري ميکني؟ - 291 00:23:38,870 --> 00:23:45,550 اون پارچه ها آغشته به مشروب و 21 نوع گياه دارووييه اگه در يک لحظه آنها رو به آتش بکشيم، پوست احساس آرامش ميکنه 292 00:23:47,840 --> 00:23:51,540 گي چئول، اينو ميدونستي؟ 293 00:23:51,540 --> 00:23:55,540 فقط يه بازيِ کوچولو با آتيشه تو هم ميخواي امتحانش کني؟ 294 00:23:56,710 --> 00:23:58,350 يعني ميتونم 295 00:23:58,350 --> 00:24:01,930 آتش نبايد خيلي داغ باشه 296 00:24:06,450 --> 00:24:07,670 اينطوري خوبه؟ 297 00:24:08,200 --> 00:24:11,200 شما بايد شعله هاي ملايمي رو که روشن کردين سريعاً خاموش کنين 298 00:24:15,000 --> 00:24:20,050 ...سوزوندنِ صورت گي چئول !چقدر هيجان انگيزه؟ 299 00:24:33,310 --> 00:24:41,200 ،نامه اي که توش نوشته بودي يه نفر از دروازه آسماني اومده منظورت يه دکتر بود؟ 300 00:24:41,200 --> 00:24:47,890 يکي از افرادمون تقريبا گردن پرنسسُ قطع کرده بود ولي اون "دکتر خدا" جونشُ نجات ميده 301 00:24:47,890 --> 00:24:51,030 شنيدم سرشُ دوباره يه جوراي به گردنش وصل کرده 302 00:24:54,050 --> 00:24:58,350 پس خودت اينها رو با چشمهات نديدي تو هم از بقيه شنيدي 303 00:24:58,350 --> 00:25:01,790 اگه خودم ميديدمش که حتما اورده بودمش اينجا 304 00:25:01,790 --> 00:25:04,090 همچين چيزي امکان نداره غير ممکنه 305 00:25:04,090 --> 00:25:07,010 برام مهم نيست که راسته يا دروغ 306 00:25:07,010 --> 00:25:11,440 اگه مردم بخوان اين داستانُ باور کنن اصلا خوب نيست 307 00:25:11,830 --> 00:25:15,630 شنيدم الان تو قصره، ميخواي برات بيارمش؟ 308 00:25:16,530 --> 00:25:19,710 يا نه...ميخواي بسوزونمش؟ 309 00:25:24,490 --> 00:25:28,130 فکر کنم فردا بايد برم اونجا 310 00:25:28,130 --> 00:25:31,640 به همه درباريان بگو که من فردا براي ملاقات با امپراتور به قصر ميام 311 00:25:34,370 --> 00:25:37,210 ...ولي قبل از اون 312 00:25:52,870 --> 00:25:55,370 ميتوني بشيني؟ 313 00:25:59,150 --> 00:26:01,370 چه مدته که خوابيدم؟ 314 00:26:01,370 --> 00:26:04,210 خيلي وقت نيست که از هوش رفتي 315 00:26:04,970 --> 00:26:06,510 من از هوش نرفته بودم 316 00:26:06,510 --> 00:26:09,980 هيچکس نميدونه بخاطر بيهوشي اونطوري خوابيده بودي 317 00:26:09,980 --> 00:26:13,040 به جز من، دئوک و اون زن 318 00:26:15,740 --> 00:26:20,340 زخمت عفونت کرده بود، براي همينم تب داشتي 319 00:26:20,680 --> 00:26:24,790 ولي اون داروهاي گياهي واقعا مثل آنتي بيوتيک عمل ميکنن؟ 320 00:26:26,130 --> 00:26:28,190 شما که گفتين تسليم شدين 321 00:26:28,190 --> 00:26:31,870 ...اين بخاطر اينه که من هيچ کدوم از اين داروها رو نميشناسم 322 00:26:33,320 --> 00:26:36,970 يه کم دارو برات درست کردم ...چند لحظه 323 00:26:38,740 --> 00:26:42,810 شايد...اين 6 لايه لباسي که روي هم ميپوشي جونتو نجات داده 324 00:26:42,810 --> 00:26:48,050 در حين جراحي نگران بودم که نکنه بقيه اُرگانهاي داخليت هم صدمه ديده باشن 325 00:26:48,050 --> 00:26:51,270 ولي خوشبختانه فقط کبدت آسيب ديده بود 326 00:26:52,480 --> 00:26:56,670 شايدم همش بخاطر عضلات ورزيده شکمت باشه 327 00:26:58,500 --> 00:27:01,990 !تو چويي يانگي پس درسته؟ 328 00:27:02,310 --> 00:27:05,650 يعني تو گوريو يه نفر ديگه به اسم چويي يانگ وجود نداره؟ 329 00:27:06,570 --> 00:27:12,310 پس تو در آينده به يه ژنرال تبديل ميشي که قراره کارهاي خيلي بزرگي براي اين کشور بکنه 330 00:27:12,310 --> 00:27:15,940 ،حالا اگه اين همون چيزي باشه که من فکر ميکنم 331 00:27:16,710 --> 00:27:21,490 ،يعني اگه تاريخ هميني باشه که يادمه حتما اين اتفاق ميفته 332 00:27:21,490 --> 00:27:23,900 در هرحال، ژنرال چويي يانگ، تو بايد زنده بموني 333 00:27:23,900 --> 00:27:29,420 ،چون بايد از گوريو محافظت کني بجنگي و اسمتُ تو تاريخ زنده نگه داري 334 00:27:30,730 --> 00:27:34,870 پس حقيقت داره؟ يعني شما ميتونين آينده رو پيشگويي کنين؟ 335 00:27:34,870 --> 00:27:41,400 فکر نکنم من از آسمون اومده باشم بلکه از آينده اومدم 336 00:27:42,600 --> 00:27:44,280 آينده؟ 337 00:27:44,280 --> 00:27:50,790 ،ولي اگه الان بخاطر من بميري فکر کنم خيلي چيزا بهم بريزه 338 00:27:50,790 --> 00:27:52,690 درست همونطوري که تو فيلمها اتفاق ميفته 339 00:27:52,690 --> 00:27:56,260 ...تاريخ قر و قاطي ميشه و 340 00:28:01,650 --> 00:28:03,660 لطفا بلند نشين 341 00:28:29,730 --> 00:28:32,720 حالتون خوبه؟ زخمي شدين؟ 342 00:28:33,400 --> 00:28:35,860 ..."مردان ايکس" - چي؟ - 343 00:28:37,200 --> 00:28:40,650 "اون زن..جزو گروه "مردان ايکسه 344 00:28:41,680 --> 00:28:44,190 !قدرت ماوراءالطبيعي 345 00:29:02,650 --> 00:29:22,660 .:.:Mikiya:ترجمه و زيرنويس : ميکيا:.:. 346 00:29:32,210 --> 00:29:35,090 محافظ سلطنتي، چويي يانگ، خودتي؟ 347 00:29:35,470 --> 00:29:37,440 بهتره معرفي رو بذاريم براي بعد 348 00:29:44,710 --> 00:29:46,660 خيلي خُب 349 00:30:01,120 --> 00:30:03,770 چقدر ترسناکي 350 00:30:03,770 --> 00:30:08,940 بايد يه چيزي بهت بگم که کسي نبايد بشنوه 351 00:30:10,110 --> 00:30:13,590 اما من نميخوام چيزي بشنوم - خيلي بدجنسي - 352 00:30:13,590 --> 00:30:15,560 پس ديگه بمير 353 00:30:16,050 --> 00:30:19,440 به زودي...دوباره ميبينمت 354 00:31:09,280 --> 00:31:11,650 شنيدم بهتون حمله کردن 355 00:31:12,170 --> 00:31:14,320 به دنبالِ اويي سئون بودن؟ 356 00:31:14,320 --> 00:31:19,410 ميگن افرادي با قدرتي خاص در آتش افروزي تحت فرمان عاليجناب دوک سئونگ خدمت ميکنن 357 00:31:19,410 --> 00:31:21,890 به نظر ميرسه که اونم يکي از اونها باشه 358 00:31:22,310 --> 00:31:24,080 اويي سئون جاش اَمنه؟ 359 00:31:25,040 --> 00:31:27,460 به لطف شما حالشون خوبه 360 00:31:29,510 --> 00:31:32,160 نميدونستم تو هم ميتوني چاپلوسي کني 361 00:31:32,680 --> 00:31:35,200 چطور ميشه اويي سئون به لطف من در اَمان باشه؟ 362 00:31:35,200 --> 00:31:39,920 اون نزديک بود بخاطر من کُشته بشه ولي تو جونش رو نجات دادي 363 00:31:46,060 --> 00:31:48,630 من اينو در سئون اه جانگ پيدا کردم 364 00:31:48,980 --> 00:31:54,850 در زير يکي از وسايل اونجا پنهان شده بود حدس زديم که يکي از افراد کُشته شده بايد اينو اونجا مخفي کرده باشه 365 00:31:55,610 --> 00:31:59,820 ...و در مورد خون روي برگه هم به نظر ميرسيد که بايد خون همون فرد ياشه 366 00:32:01,530 --> 00:32:03,590 ..ولي 367 00:32:03,590 --> 00:32:08,280 بعد از آزمايشات دکتر جانگ متوجه شديم که اشتباه ميکرديم و اون لکه ها خون يک انسان نيست 368 00:32:27,230 --> 00:32:31,270 هزارپاها معمولا به خون انسان واکنشي نشان نميدن 369 00:32:31,270 --> 00:32:34,950 اونها يه نوع خاصي از خون رو دوست دارن 370 00:32:53,910 --> 00:32:55,470 خونِ پرنده 371 00:32:57,760 --> 00:33:02,210 منظورت اينه که تمام لکه هاي روي اين برگه خونِ يه پرنده است؟ 372 00:33:02,740 --> 00:33:04,400 بله 373 00:33:05,290 --> 00:33:12,110 پس اين يعني..يه نفر بعد از مرگ اونها اين يادداشت رو در سئون اه جانگ گذاشته 374 00:33:13,240 --> 00:33:14,670 اما کي و چرا؟ 375 00:33:14,670 --> 00:33:19,460 شايد کار کسي بوده که ميخواسته ما اين نوشته رو پيدا کنيم 376 00:33:19,460 --> 00:33:22,460 اونوقت چطور ميشه از اين به عنوان مدرک استفاده کرد؟ 377 00:33:22,880 --> 00:33:25,420 فقط بايد منتظر بمونين 378 00:33:25,420 --> 00:33:28,560 منتظر بمونم؟ - اون خيلي زود به ديدتون مياد - 379 00:33:29,130 --> 00:33:32,950 چون اين يه مدرک جعليه، اون مجبور ميشه بياد اينجا 380 00:33:33,670 --> 00:33:38,240 بعد..من بايد اين مدرک جعلي رو بهش نشون بدم و به همه بگم که دروغ بوده؟ 381 00:33:38,870 --> 00:33:43,360 ..ميتونين همين کارو بکنين يا اينکه وانمود کنين چيزي نميدونين و از کنارش بگذرين 382 00:33:43,360 --> 00:33:45,450 تصميمگيري با خودتونه، اعليحضرت 383 00:33:47,650 --> 00:33:51,980 اگه من حقيقت رو برملا کنم به اين معنيه که بايد آماده جنگ باهاش بشم 384 00:33:52,760 --> 00:33:58,200 ،و اگرم وانمود کنم چيزي نميدونم بهش نشون ميدم که در مقابلش تسليم شدم 385 00:33:58,200 --> 00:34:00,260 پس خودم بايد در اين مورد تصميمگيري کنم؟ 386 00:34:00,580 --> 00:34:02,410 بله 387 00:34:02,410 --> 00:34:06,380 يعني اصلا برات مهم نيست که بدوني ..وقتي اون بياد اينجا، چه تصميمي ميخوام بگيرم 388 00:34:06,920 --> 00:34:12,740 اونم فقط به اين خاطر که مأموريتت رو انجام دادي و ميخواي هر چه زودتر قصرُ ترک کني؟ 389 00:34:18,560 --> 00:34:21,430 فکر ميکردم که با درخواستم موافقت کنين 390 00:34:24,680 --> 00:34:26,680 واقعا ميخواي از اينجا بري؟ 391 00:34:30,260 --> 00:34:34,420 همش بخاطر اينه که من باعث شدم قولت رو بشکني و بهت دستور دادم که اون دکترُ برگردوني؟ 392 00:34:35,840 --> 00:34:37,910 يعني اينقدر اون ماجرا آزارت داده؟ 393 00:34:39,190 --> 00:34:44,380 من به کسي احتياج داشتم که بتونم بهش اعتماد کنم براي همين اون کارو کردم که بفهمم تو همون فردي يا نه 394 00:34:45,830 --> 00:34:49,430 اينکه با نشون دادن اويي سئون به مردم سعي کردم قدرتم رو افزايش بدم 395 00:34:49,430 --> 00:34:53,800 يا با اينکه ميدونستم جونِ اويي سئون در خطره ..با دستورم اصرار به موندنش کردم 396 00:34:54,320 --> 00:34:57,350 يعني بخاطر اين کارها ازم نااميد شدي؟ 397 00:34:58,000 --> 00:35:02,500 من سالهاست که ميخوام قصرو ترک کنم 398 00:35:08,380 --> 00:35:10,470 پس با دليل قانعم کن 399 00:35:10,470 --> 00:35:16,660 داستاني طولاني داره که شما مجبور نيستين بشنوين 400 00:35:16,660 --> 00:35:22,440 اگه فقط بخاطر اينکه امپراتورم نميخواي بهم بگي پس به عنوان يه دوست بهم نگاه کن و برام تعريف کن 401 00:35:22,860 --> 00:35:25,610 يعني اگه بهت التماسم بکنم بهم نميگي؟ 402 00:35:32,780 --> 00:35:36,900 من عضو..گروه جو گول دائه بودم 403 00:35:44,700 --> 00:35:47,880 ،صرفنظر از جنسيت و سن 404 00:35:47,880 --> 00:35:58,370 کساني که قدرت خاصي داشتن دور هم جمع شدن تا از گوريو محافظت کنن 405 00:36:00,790 --> 00:36:05,320 براي مني که پدرم رو از دست داده بودم اونها مثل خانواده ام بودن 406 00:36:08,260 --> 00:36:11,500 فرمانده اون گروه هم استادم بود و هم پدر دومم 407 00:36:12,210 --> 00:36:15,780 و بقيه افراد هم مثل خواهر و برادر برام بودن 408 00:36:18,010 --> 00:36:20,680 ما معمولا کشتي دشمن رو پيدا ميکرديم و اونو به آتش ميکشيديم 409 00:36:20,680 --> 00:36:25,670 يا اينکه مخفيانه به اقامتگاه فرمانده اشون حمله ميکرديم و اونو به قتل ميرسونديم 410 00:36:30,680 --> 00:36:50,670 ALL RIGHTS RESERVED TO: FOrum.kOreanDream.in WwW.kOreanDream.ir 411 00:37:01,860 --> 00:37:08,410 با اينکه قدرتهاي بخصوصي داشتيم ولي تعداد افراد دشمن خيلي بيشتر از ما بود 412 00:37:14,830 --> 00:37:20,720 اما براي اينکه بتونيم هميشه با دشمن بجنگيم يه سري محدوديت داشتيم 413 00:37:23,650 --> 00:37:28,150 اونها غذا و يا سربازهاي بيشتري بهمون نميدادن 414 00:37:34,430 --> 00:37:38,720 ما سه گروه 24 نفره يعني در حدود 70 نفر بوديم 415 00:37:38,720 --> 00:37:40,450 که بيش از نيمي از اونها کُشته شدن 416 00:37:40,450 --> 00:37:45,400 تنها چيزي که بهمون تحويل ميدادن ابلاغ مأموريت بعديمون بود 417 00:37:46,850 --> 00:37:49,400 اوايل اطلاعاتشون کاملا درست بود 418 00:37:50,060 --> 00:37:53,380 ولي نميدونم بعداً دشمنهامون باهوشتر شدن و يا اينکه به ما اطلاعات درستي نميدادن 419 00:37:53,380 --> 00:37:56,490 بهرحال، بارها و بارها به دام افتاديم 420 00:38:00,380 --> 00:38:20,490 .:.:Mikiya:ترجمه و زيرنويس : ميکيا:.:. .:.: FOrum.kOreanDream.in:.:. .:.: WwW.kOreanDream.ir:.:. 421 00:38:26,920 --> 00:38:31,540 ،تا اينکه اون سال بهار امپراتور ما رو به قصرش دعوت کرد 422 00:38:32,020 --> 00:38:34,790 ،گفت که ميخواد بخاطر کارهاي بزرگمون از هممون تجليل کنه 423 00:38:35,680 --> 00:38:40,560 اون روز..واقعا مثل يک رؤيا بود 424 00:38:52,720 --> 00:38:57,000 منو ميبيني؟ نميبيني؟ ميبيني؟ 425 00:39:10,130 --> 00:39:12,010 خيلي جالبه 426 00:39:15,380 --> 00:39:18,490 !منو ترسوندي - بيا بريم - 427 00:39:22,760 --> 00:39:26,920 ..پس قراره به فرمانده امون يه مقام بالاتر يا يه همين چيزي پيشنهاد بدن؟ 428 00:39:28,260 --> 00:39:30,960 !ساکت باش - آخه چرا؟ - 429 00:39:30,960 --> 00:39:35,950 يه کم بهش فکر کن، امپراتور که فقط محض خاطر ديدن صورتهامون، ما رو به اينجا دعوت نکرده 430 00:39:35,950 --> 00:39:39,760 پس حتما ميخواد به هممون خونه و مقام بده 431 00:39:41,010 --> 00:39:42,880 ديگه چي؟ 432 00:39:42,880 --> 00:39:45,100 ديگه چي بايد ازش بخوايم؟ 433 00:39:46,580 --> 00:39:48,930 فرمانده 434 00:39:48,930 --> 00:39:51,740 نظرت در مورد چند تا اسب جديد چيه؟ 435 00:39:51,740 --> 00:39:54,350 آخه ما هم دلمون ميخواد سوار اسبهاي جوون و تازه نفس بشيم ..ولي هميشه 436 00:39:54,350 --> 00:39:58,370 خوب به حرفهايي که ميزنم گوش کنين 437 00:40:13,280 --> 00:40:15,740 ما امروز قراره با امپراتور ملاقات کنيم 438 00:40:17,450 --> 00:40:21,020 اون همون کسيه که همه ما بايد به قيمت جونمون ازش محافظت کنيم 439 00:40:23,040 --> 00:40:24,900 ...ولي 440 00:40:24,900 --> 00:40:28,510 ..ممکنه اون امپراتوري نباشه که هميشه تصورش رو ميکردين 441 00:40:29,020 --> 00:40:32,980 اگه اينطور بود، اونوقت به بقيه افرادمون که در بيرونِ قصر منتظرمونن فکر کنين 442 00:40:35,990 --> 00:40:40,500 و بدونين هر کلمه اي رو که امروز به زبون بيارين معرف گروه جو گول دائه است 443 00:40:41,410 --> 00:40:45,500 پس تا وقتي از اينجا بريم، مراقب رفتارتون باشين 444 00:40:47,630 --> 00:40:49,670 تشريف بيارين 445 00:41:08,630 --> 00:41:28,670 .:.:Mikiya:ترجمه و زيرنويس : ميکيا:.:. .:.: FOrum.kOreanDream.in:.:. .:.: WwW.kOreanDream.ir:.:. 446 00:42:28,450 --> 00:42:30,600 شماها ديگه کي هستين؟ 447 00:42:32,040 --> 00:42:38,020 من، فرمانده گروه جو گول دائه، مون چي ووک به همراه سران گروه، براي ديدار با اعليحضرت به اينجا آمدم 448 00:42:38,020 --> 00:42:41,580 !آها..جو گول دائه 449 00:42:42,170 --> 00:42:46,330 !ميشناسمتون! يادم اومد خوش اومدين 450 00:42:54,460 --> 00:42:57,580 همينه..ماه سرخ 451 00:43:03,590 --> 00:43:08,580 ..خبر دارم که شماها بخاطر شجاعتتون چقدر معروفين 452 00:43:08,580 --> 00:43:11,240 بلند شين 453 00:43:11,240 --> 00:43:12,890 همتون بلند شين 454 00:43:20,650 --> 00:43:22,920 اوه..اين ديگه چيه؟ 455 00:43:22,920 --> 00:43:27,340 !شمشيري که ميگن يه روح سرگردان به فرمانده داده 456 00:43:31,220 --> 00:43:33,590 بذار ببينم 457 00:43:34,420 --> 00:43:40,190 چند نفر از افراد دشمن رو با اين شمشير کُشتي؟ 10تا؟ 100تا؟ 458 00:43:53,380 --> 00:43:55,970 ..يه زن 459 00:43:58,710 --> 00:44:01,270 !اين يه زنه 460 00:44:01,270 --> 00:44:04,960 اون رئيس گروه سوم ما، دان بائه هيه 461 00:44:07,780 --> 00:44:10,560 يعني اونم قدرت بخصوصي داره؟ 462 00:44:10,560 --> 00:44:15,720 اون از دوران نوجواني مشغول به فراگيري فنون جنگيه 463 00:44:21,180 --> 00:44:24,570 ..من !اولين باريه که دارم زني رو با قدرت بخصوص ميبينم 464 00:44:24,570 --> 00:44:26,650 واقعا جالبه 465 00:44:26,650 --> 00:44:32,560 درست مثل يه زن معمولي به نظر ميرسه، نه؟ 466 00:44:40,690 --> 00:44:42,750 درشون بيار 467 00:44:45,100 --> 00:44:48,380 همين حالا همه لباسهاتو دربيار 468 00:44:50,230 --> 00:44:52,650 دلم ميخواد ببينم اون زير چي داري 469 00:45:00,990 --> 00:45:05,120 !چيکار داري ميکني؟ بهت گفتم درشون بيار 470 00:45:05,120 --> 00:45:07,470 !اين يه دستوره، دستور 471 00:45:43,840 --> 00:45:50,100 چيکار داري ميکني؟ آخه چرا تو اينقدر کُندي !بازم لباس به تنت مونده! زودتر درش بياري 472 00:45:55,930 --> 00:45:59,460 ميخواي خودم به جات اين کارو بکنم؟ 473 00:46:01,410 --> 00:46:04,210 ..چه سرباز نافرماني هستي تو 474 00:46:19,270 --> 00:46:23,400 تو الان..چيکار کردي؟ 475 00:46:24,900 --> 00:46:31,150 ...اعليحضرت، من فقط - !فقط! فقط! فقط - 476 00:46:32,930 --> 00:46:36,530 ديدين..شماها با چشمهاي خودتون ديدين، نه؟ 477 00:46:36,530 --> 00:46:38,780 !چقدر اينها بيشرمن 478 00:46:38,780 --> 00:46:43,520 ..شنيدم که مردم !بيشتر از امپراتورشون به افراد جو گول دائه اعتماد دارن 479 00:46:46,590 --> 00:46:49,690 ..تو! فرمانده جو گول دائه 480 00:46:49,690 --> 00:46:54,450 کسي که مردم بيشتر از امپراتورشون بهش اعتماد دارن 481 00:46:57,310 --> 00:46:59,520 !جوابمو بده 482 00:47:01,810 --> 00:47:03,160 !بله، اعليحضرت 483 00:47:03,160 --> 00:47:05,180 حقيقت داره؟ 484 00:47:05,180 --> 00:47:11,710 اينکه جو گول دائه از مردم محافظت ميکنه نه از امپراتور؟ 485 00:47:11,710 --> 00:47:13,500 اين حقيقت نداره، اعليحضرت 486 00:47:13,500 --> 00:47:19,180 پس براي چي از فرمانم سرپيچي ميکنين؟ 487 00:47:19,930 --> 00:47:23,360 ما هيچوقت از فرمانتون سرپيچي نکرديم، اعليحضرت 488 00:47:26,060 --> 00:47:29,150 ...حالا که اينطوره 489 00:47:30,470 --> 00:47:32,250 ..تو 490 00:47:33,640 --> 00:47:37,620 بيا نزديکتر، بيا نزديکتر 491 00:47:39,680 --> 00:47:48,090 ،من، امپراتور اين کشور بهت دستور ميدم که بدنت رو بهم نشون بدي 492 00:47:58,730 --> 00:48:02,210 ،اگه از فرمانم سرپيچي کني 493 00:48:02,210 --> 00:48:05,300 ..مجبورم بخاطر اين کار بکُشمت 494 00:48:16,240 --> 00:48:19,030 اوه..اون واقعا رفت تو بدنش 495 00:48:21,000 --> 00:48:25,520 !اون شمشير زيادي تيزه! خيلي راحت رفت تو بدنش 496 00:48:37,810 --> 00:48:41,300 برين عقب - فرمانده - 497 00:48:41,300 --> 00:48:42,660 ..يانگ 498 00:48:45,180 --> 00:48:51,240 ..بهم قول بده که..براي هميشه 499 00:48:54,770 --> 00:49:06,250 مثل سايه امپراتور گوريو باقي ميموني و ازشون محافظت ميکني 500 00:49:08,810 --> 00:49:11,110 !بهم قول بده 501 00:49:22,060 --> 00:49:27,730 ..فقط اينطوري ميتوني از بقيه افراد جو گول دائه محافظت کني 502 00:49:35,410 --> 00:49:38,070 يانگ..به من نگاه کن 503 00:49:45,180 --> 00:49:48,290 تو بايد از اونها محافظت کني 504 00:49:54,570 --> 00:49:56,920 بهم جواب بده 505 00:50:00,080 --> 00:50:02,900 بله 506 00:50:20,960 --> 00:50:26,780 از اينکه بهتون پُشت کردم..لطفا منو ببخشين 507 00:50:31,850 --> 00:50:35,210 من اين افراد رو در اختيار امپراتور قرار ميدم 508 00:50:36,030 --> 00:50:38,660 لطفا هميشه اونها رو در کنار خودتون نگه دارين 509 00:50:39,730 --> 00:50:41,860 ...اونها 510 00:50:43,070 --> 00:50:45,400 ...از شما 511 00:50:47,620 --> 00:50:51,550 محافظت ميکنن، اعليحضرت 512 00:51:37,210 --> 00:51:40,560 پس اينطوري شد که محافظ سلطنتي شدي؟ 513 00:51:42,750 --> 00:51:45,700 چقدر از اون زمان ميگذره؟ 514 00:51:46,290 --> 00:51:47,560 دقيقا 7 سال 515 00:51:47,560 --> 00:51:50,570 چند نفر از اعضاي گروه جو گول دائه در قصر باقي موندن؟ 516 00:51:50,570 --> 00:51:54,630 تعدادي از اونها رو بيرونِ قصر فرستادم و تعدادي ديگه هم کُشته شدن 517 00:51:54,630 --> 00:51:56,630 در حال حاضر، فقط من موندم 518 00:51:57,140 --> 00:52:03,400 پس داري از قصر ميري چون ديگه کسي از اونها باقي نمونده تا ازش محافظت کني؟ 519 00:52:04,640 --> 00:52:06,270 بله 520 00:52:08,050 --> 00:52:12,150 پس کسي که فرمانده شما رو کُشته بايد امپراتور قبلي باشه 521 00:52:12,790 --> 00:52:15,120 يعني برادر بزرگ من 522 00:52:15,490 --> 00:52:17,450 بله 523 00:52:19,050 --> 00:52:22,050 و احتمالا هم بخاطر اينکه اون برادرم بوده از منم متنفري 524 00:52:25,420 --> 00:52:31,640 خُب..بعد از اينکه قصرُ ترک کردي ميخواي چيکار کني؟ 525 00:52:32,700 --> 00:52:37,330 ،اول از همه ميخوام اويي سئون رو به آسمان برگردونم 526 00:52:37,330 --> 00:52:39,580 من هنوز اينو بهش بدهکارم 527 00:52:40,720 --> 00:52:46,570 تا وقتي هم که که اون دروازه دوباره باز بشه ميخوام ماهيگيري کنم 528 00:52:47,160 --> 00:52:50,830 تو ماهيگيري..مهارت خيلي خوبي دارم 529 00:52:50,830 --> 00:52:54,770 بعد ازاينکه برش گردوندي..ميخواي چيکار کني؟ 530 00:52:55,440 --> 00:53:02,160 هنوز دارم درباره اش فکر ميکنم دنبال دليليم که..بايد بخاطرش زنده بمونم 531 00:53:05,430 --> 00:53:10,340 ولي تو هنوز..مأموريتي رو که بهت دادم به پايان نرسوندي 532 00:53:10,340 --> 00:53:12,700 خوب درباره اش فکر کن - اعليحضرت - 533 00:53:12,700 --> 00:53:13,870 ..اون موضوع 534 00:53:13,870 --> 00:53:18,480 همراهيم نکن فعلا نميتونم تو صورتت نگاه کنم 535 00:53:34,180 --> 00:53:35,930 !رواني 536 00:53:40,790 --> 00:53:43,040 !رواني 537 00:53:47,730 --> 00:53:49,560 رواني 538 00:53:55,660 --> 00:53:58,950 الان بدنش رفته تو حالت شوک اون صندلي رو بذار زير پاش 539 00:53:58,950 --> 00:53:59,810 بله 540 00:54:00,620 --> 00:54:03,480 خون بايد تو بدنش خيلي خوب گردش کنه خصوصاً از قلب به مغزش 541 00:54:03,740 --> 00:54:06,060 يه مقدار آب شور و آب شيرين برام بيارين 542 00:54:06,060 --> 00:54:08,400 بدنش بايد گرم باشه، يه پتو بيار 543 00:54:09,530 --> 00:54:11,350 کاپيتان..چِشون شده؟ 544 00:54:11,730 --> 00:54:14,170 فکر کنم يه حمله بهش دست داده 545 00:54:14,170 --> 00:54:17,800 الان واقعا به يه ماسک اکسيژن نياز دارم 546 00:54:23,470 --> 00:54:26,320 اوه..اگه اشتباهي بکني اونوقت اون دچار التهاب ريه ميشه 547 00:54:26,320 --> 00:54:28,260 باشه 548 00:54:28,260 --> 00:54:30,730 اون واقعا به يه تزريق داخل وريدي احتياج داره 549 00:54:48,320 --> 00:54:50,210 نبضش تند ولي ضعيفه 550 00:54:50,210 --> 00:54:53,140 کاپيتان، صداي منو ميشنوين؟ 551 00:54:56,880 --> 00:55:01,060 ايش..دارم ديوونه ميشم اينجا هيچ کاري نميتونم بکنم 552 00:55:16,490 --> 00:55:18,470 پدر 553 00:55:18,960 --> 00:55:21,120 بله، پسرم؟ 554 00:55:21,510 --> 00:55:25,030 نميشه منم همينجا بمونم؟ 555 00:55:25,920 --> 00:55:30,730 فقط..همينجا 556 00:55:35,920 --> 00:55:50,730 فروشگاه اصفهان فيلم 09131084212 557 00:55:56,240 --> 00:55:59,370 اين يه معجون گياهيه 558 00:55:59,370 --> 00:56:01,550 الان براي خوردن مناسبه 559 00:56:01,550 --> 00:56:04,620 اون تقريبا هيچ نبضي نداره 560 00:56:08,840 --> 00:56:13,480 فکر کنم..دلش نميخواد دوباره به زندگي برگرده 561 00:56:22,240 --> 00:56:25,680 امپراتور خواستن که شما هم براي شرکت در مراسم آماده بشين 562 00:56:25,680 --> 00:56:30,440 ..آخه چرا آدمي مثل من بايد به يه همچين مراسمي بره؟ 563 00:56:30,520 --> 00:56:33,120 اين دستورِ شخصِ امپراتوره 564 00:56:56,280 --> 00:56:59,680 من هنوز تصميم خاصي نگرفتم 565 00:57:00,190 --> 00:57:07,790 ولي هر تصميمي که بگيرم فکر نکنم به نظر شما خوب باشه 566 00:57:09,710 --> 00:57:14,640 در حال حاضر، چه حق انتخابهايي دارين؟ 567 00:57:15,090 --> 00:57:21,780 يک..اينکه ميتونم راه درست رو انتخاب کنم که در اون صورت ممکنه تاج و تخت رو ازم بگيرن 568 00:57:22,390 --> 00:57:25,750 و اگه اين اتفاق بيفته، زندگيمم به خطر ميفته 569 00:57:25,750 --> 00:57:27,440 ..راه دوم اينه که 570 00:57:27,440 --> 00:57:34,270 ميتونم به هيچي اهميت ندم و بخندم که در اون صورت ميتونم تاج و تخت رو حفظ کنم 571 00:57:35,460 --> 00:57:39,590 فکر ميکنين تحمل کدوم يکي براتون راحتتره؟ 572 00:57:41,350 --> 00:57:44,090 نميخوام هيچ کدومشون رو تحمل کنم 573 00:57:45,940 --> 00:57:48,760 همونطور که فکرشو ميکردم 574 00:57:51,380 --> 00:57:53,750 کاپيتان وو دال چي الان کجاست؟ 575 00:57:56,710 --> 00:57:59,330 بخاطر بيماريش نتونست بياد 576 00:58:01,110 --> 00:58:04,930 يعني واقعا..بيماره؟ 577 00:58:04,930 --> 00:58:10,100 از اونجايي که وو دال چي الان اينجا نيست فکر کنم بايد انتخاب سومي داشته باشم 578 00:58:11,060 --> 00:58:16,410 ..راه سوم رو هم حتما همون خدمتگزار قديميتون به شما پيشنهاد دادن 579 00:58:19,220 --> 00:58:23,680 از حالا، ايل شين تنها کسيه که..از من محافظت ميکنه 580 00:58:25,590 --> 00:58:32,380 هنوزم نفهميدم که..چرا اين چيزها رو به من ميگين؟ 581 00:58:37,570 --> 00:58:46,660 چون اگه بهم بخندن يا کُشته بشم، شما تنها کسي هستين که در کنار من بهتون ميخندن و يا کُشته ميشين 582 00:58:59,420 --> 00:59:02,860 امپراتور و ملکه وارد ميشوند 583 00:59:20,390 --> 00:59:22,390 ميتونين بشينين 584 00:59:29,020 --> 00:59:35,200 "ازاينکه ميبينيم شما و ملکه به همراه "دکتر خدا در کمال صحت و سلامت وارد گوريو شدين 585 00:59:35,200 --> 00:59:39,290 واقعا از صميم قلب خوشحاليم 586 00:59:42,640 --> 00:59:45,800 که اينطور..متوجه شدم 587 00:59:47,360 --> 00:59:50,430 منم بخاطر حمايت خدايان واقعا سپاسگزارم 588 00:59:50,430 --> 00:59:57,480 نميدونم خبر دارين يا نه، ولي در راه يوان تا اينجا مشکلات واقعا سختي رو پُشت سر گذاشتيم 589 00:59:59,020 --> 01:00:04,150 حتي ملکه..ممکن بود که در بين راه از دنيا برن 590 01:00:08,080 --> 01:00:11,620 چرا طوري همديگه رو نگاه ميکنين که انگار از هيچي خبر ندارين؟ 591 01:00:11,620 --> 01:00:20,720 "همتون خوب ميدونين که "دکتر خدا از دروازه آسمان اومده و جونِ ملکه رو نجات داده 592 01:00:40,310 --> 01:00:44,310 من خيلي به اين موضوع فکر کردم 593 01:00:44,310 --> 01:00:46,090 که واقعا معني اين چي ميتونه باشه؟ 594 01:00:46,860 --> 01:00:56,610 چرا خدايان اين دکترُ به گوريو فرستادن و نه به يوان يا يه جاي ديگه؟ 595 01:00:59,590 --> 01:01:01,800 شما چي فکر ميکنين؟ 596 01:01:04,530 --> 01:01:09,790 اويي سئون حتي به من گفته که چه کاري ميتونم بکنم و چه کاري بايد بکنم 597 01:01:10,270 --> 01:01:14,760 اون آينده گوريو رو هم که در آسمانها نوشته شده بهم گفته 598 01:01:18,460 --> 01:01:23,550 شما درباريان هم...دلتون نميخواد اونو بشنوين؟ 599 01:01:25,130 --> 01:01:28,680 واقعا که خيلي وضعيت نااميد کننده ايه 600 01:01:31,000 --> 01:01:35,870 ،اعليحضرت، من عاليجناب دوک سئونگ گي چئول هستم 601 01:01:35,870 --> 01:01:40,110 به محض اينکه از اين گردهمايي مطلع شدم خودمو به اينجا رسوندم 602 01:01:40,880 --> 01:01:45,780 ولي..الان اينجا چه خبر شده؟ 603 01:01:46,450 --> 01:01:50,560 ..دروازه آسمان..دکتر خدا 604 01:01:52,570 --> 01:01:55,240 اويي سئون؟ 605 01:01:57,700 --> 01:02:07,330 ميدونم که شما هنوز جوانين و به مدت 10 سال هم در يوان زندگي کردين و به همين خاطر چيز زيادي در مورد سياست نميدونين 606 01:02:07,330 --> 01:02:10,630 ولي حالا شما امپراتور اين کشورين 607 01:02:13,840 --> 01:02:16,070 ...کدوم پست فطرتي 608 01:02:21,920 --> 01:02:27,930 يه همچين داستان مضحکي رو براي امپراتور تعريف کرده؟ 609 01:02:34,720 --> 01:02:37,180 يعني کار اون جادوگر بوده؟ 610 01:02:40,060 --> 01:02:46,180 !تو..جادوگر نفرت انگيز! جوابمو بده 611 01:02:51,530 --> 01:02:55,160 !گفتم..جوابمو بده 612 01:02:58,890 --> 01:03:08,890 فروشگاه اصفهان فيلم 09131084212 613 01:03:08,890 --> 01:03:18,890 فروشگاه اصفهان فيلم 09131084212